دمشق – سانا
رویداد فرهنگی “بدايه” فرصتی برای مخاطبان سوری فراهم آورد تا فیلم مستند ” گروهبان جاودان” ساخته زیاد کلثوم در سال 2014 را تماشا کنند. این فیلم جنایات رژیم منحله در غوطه شرقی و بمباران شهرها و روستاهای آن را به تصویر می کشد.
این فیلم که جوایز جهانی متعددی را از آن خود کرده است، در 72 دقیقه داستان کارگردانش زیاد کلثوم را روایت می کند؛ زمانی که توسط مقامات رژیم منحله به عنوان سرباز وظیفه با درجه گروهبان به جبهه ملیحه در غوطه شرقی اعزام می شود. فیلم زندگی نظامی او در پادگان و همزمان زندگی غیرنظامیاش را به تصویر می کشد جایی که به عنوان دستیار کارگردان محمد ملص در ساخت فیلمی دیگر همکاری می کند.
آنچه فیلم گروهبان جاودان را متمایز می کند به تصویر کشیدن حالت دوگانگی شخصیت اصلی است از یک سو شاهد روزمرگی سربازان رژیم منحله است و از سوی دیگر به عنوان دستیار کارگردان با شخصیت های فیلم ملص و رهگذران در خیابان ها دیدار می کند و از آنها درباره جنگ و آثار فاجعه بار آن می پرسد.
فیلم با تکیه بر صداهای طبیعی محیط مانند صدای پای کلثوم هنگام فیلمبرداری مخفیانه در پادگان صداهای رادیو و تلویزیون و گفتگوهای افسران ارتش رژیم منحله درباره وقایع جاری، صدای پرواز هواپیماهای الاسد و بمباران شهرهای غوطه و صداهای انفجارهای مهیب و همزمانی صدای بشار الأسد مجرم با صدای پایکوبی چکمه های نظامی و شعارهای “الشعب يريد إسقاط النظام” ساخته شده است.
این دوگانگی وضعیت زیاد و بیشتر شخصیت های فیلم است. او صبح ها سرباز و مسئول سالن سینمای ارتش است و بقیه روز دستیار کارگردان در خیابانهای دمشق. شخصیت “اوسانا” (همسر یک سرباز رژیم) نیز دچار دوگانگی آشکاری میان سخنانش در ستایش قاتل و جنایات رخ داده در واقعیت است.
در فیلم از زبان شخصیت ها رنج های زندانیان در زندانهای رژیم، ترس مردم از نیروهای امنیتی و اطلاعاتی، گریههای مردان بر جنایات، تجاوزها و قتل عامهای نیروهای رژیم و تحقیر مردم را می بینیم. فیلم با نماهایی از پرواز هواپیماها در آسمان دمشق، ابری عظیم از دود پس از بمباران و موسیقی متن همراه می شود و در نهایت با صدای زنگ ساعت که در ابتدای فیلم نیز شنیده شده بود پایان می یابد.
کارگردان به جدایی خود از ارتش رژیم منحله سفر به اروپا و آرزوی آزادی و صلح اشاره می کند و می گوید تنها سلاحی که می تواند در این زندگی به دست گیرد دوربینش است.
کلثوم در جلسه پرسش و پاسخی آنلاین پس از نمایش فیلم در آلمان گفت: من برای کارگردان شدن برنامه ای نداشتم اما در واقعیت پوچی زندگی می کردم که باید مستند می شد.
کلثوم شرح می دهد که چگونه شروع به فیلمبرداری مخفیانه از روزمرگیهایش در سالن سینما که مسئولیت آن را بر عهده داشت، کرد و سپس به شریک ساخت فیلم “نردبان به دمشق” با محمد ملص و در نهایت به کارگردان فیلم خودش تبدیل شد. او تدوین فیلم را با وجود تهدید ها در دمشق به پایان رساند تا حس ترس و انتظاری را که تجربه کرده بود حفظ کند.
کلثوم تأکید می کند که فیلم لحظه آشکار شدن حقیقت را مستند می کند؛ زمانی که متوجه شدیم کسانی که با آنها می جنگیم دشمن نیستند بلکه مردم خودمان هستند. این لحظه تولد آگاهی بود درست مانند نام نمایشگاه “بداية”.
کلثوم در پاسخ به سؤال خبرنگار سانا گفت: نمایش فیلم در دمشق برای من شخصاً اتفاقی بزرگ و تحقق رویایی پس از 14 سال و ممنوعیت نمایش است. مخاطبان سوری می توانند آنچه را که در آن دوره فیلمبرداری شده است ببینند. منتظر اجرای آثار دیگر درباره شهرم حمص هستم زمانی که به سوریه بازگردم.
غیاث